7/03/2007

لحظه آخر من

فخ ..شووو ... فرازهایی ..شوووووش ... بیم بیم شوووو بیم خ... دوست داشتن

برتراز ... شووو ...چیخ بیــــــــــم بو شووو ... شنوندگا .... شنون ...

شنوندگان.. خ شووو... شنوندگان عزیز

سلام : خوشحالم یه بار دیگه اون پیچ کوچولو رو چرخوندین تا بیاد رو موج ما

و نشستین تا بازم برنامه معمولی ما رو گوش بدین ... هر جا هستین خوب و گرم

و آروم باشین . صدای منومی شنوین هر چقدرم یواش حرف بزنم چون دوستون

دارم لطفا یه بالت روسی از سمفونی چهارم موتزارت گوش بدین تا ما باز برگردیم :

همونطور که می دونین آدما بالاخره هرکی باشن یه روزی میمیرن ... چه بخوان

چه نخوان... می خوام اینو بگم که می شه مردنارو به سه قسمت کلی تقسیم کرد

... باشه باشه پیچ رو نچرخونین نمی خوام حرف از مردن بزنم و ناراحتتون کنم

... قول می دم خیلی تلخ نباشه ...داشتم می گفتم سه جور مردن ... یک روز یکیش

سراغمون می یاد . ترسناک نیست ... اگه هنوزم دارین به من گوش می دین

بزارین بگم :

بعضیا لحظه آخرشونو خودشون درست می کنن ... خودکشی

... یادمه کلاس پنجم بودم از پنجره کلاس بچه هارو دیدم دنبال هم می کنن و

می دون مثل همیشه ! با خودم گفتم خیلی زندگی یه جوره ... طنابو ورداشتم

رفتم بالای سکو . طناب به زمین می رسید انداختم دور گردنم ... یادم نبود دور

گردنم انداختن باعث می شه طناب کوتاه شه ... پریدم از سکو پایین ... پام به

زمین نرسید ... وقتی دیدم راستی راستی دارم می میرم دست و پا زدم همه جیغ

می کشیدن ... پوست گردنم کنده شده بود ... هیچ کی نزدیک نشد . خودم هر جور

شد طنابو پاره کردم ... چشمام داشت سیاهی می رفت همه چیز آروم

ساکت می شد ... اما نمردم . نمی دونم چرا! شاید لحظه آخرم نبود

*

بعضی وقتا . بعضیا بر اثر یک حادثه طبیعی می میرن ... خب خیلی هم زیادن

به هر حال باید یه جوری مرد ... اینو هممون قبول داریم ... اصلنم مهم نی چه

جوری مهم اینه که همش یه بهونس واسه پرواز... مثل من که قلبم تیر می

کشید ... یک دفعه چشمام رفت بالا ... به ذهنم که رسید دارم میمیرم یه دفعه

عرق کردم ... ترسیدم ... از نوک سرم شروع شد به سمت پایین ... بدنم یخ می

زد...با سرعت دو برابر عقربه ثانیه شمار تا آخرین بند انگشتای دستم رسید ...

دیگه منتظر افتادن بودم اما اینم لحظه آخرم نبود یک دفعه گرم شدم !

*

بعضی وقتام ... چی بگم ... می گن لبخند ربطی به مرگ نداره اما من

می گم فقط کافیه تو بخندی تا اونوخت یه لحظه بعد

واست بمیرم .

No comments: